دیالوگ

دیالوگ صد و شصت و پنجم

Posted in 1995 by Bardia Barj on 2010/09/25

بازرس دیوید میلز: صبر کن ببینم! من فکر می کردم تو فقط آدمهای بی گناه رو می کشی!
جان دو: بی گناه؟ داری شوخی می کنی؟ یه مرد خیکی… یه مرد مشمئز کننده که به زور می تونه از جاش بلند بشه، یه مردی که اگه توی خیابون ببینیش به دوستات نشونش میدی تا اونها هم مثل تو شروع کنن به مسخره کردنش، یه مردی که اگه موقع غذا خوردن ببینیش بیخیال بقیهء غذات میشی. بعد از اون من یه وکیل رو کشتم و می دونم که شما دوتا توی دلتون بخاطر این یکی از من تشکر هم می کنین. اون مردی بود که تمام زندگیش رو وقف پول در آوردن از راه دروغ گفتن کرده بود. با هر نفسی که می کشید یه دروغ می گفت تا یه مشت قاتل و متجاوز رو توی خیابونها نگه داره.
بازرس دیوید میلز: قاتل؟ جان، درست مثل خودت؟
جان دو: زنی که باطن فوق العاده زشتی داره، اگه ظاهر زیبایی برای خودش نسازه، نمیتونه زندگی رو تحمل کنه… فراموش هم نکن که یه فاحشه خودش منبع بیماریه. فقط توی همچین دنیای گهی هست که تو به خودت اجازه میدی به اینا بگی بی گناه! اما نکته همینه! ما توی هر خیابون، توی هر خونه گناه کبیره می بینیم و تحملش می کنیم. تحمل می کنیم چون دیگه طبیعی شده، مسخره شده، عادی شده. صبح و ظهر و شب تحمل می کنیم، اما دیگه نه! من خودم یه بدعت گذاشتم! کاری که من کردم تا ابد ادامه پیدا می کنه.

هفت (Se7en) – محصول 1995
کارگردان: دیوید فینچر
دیالوگ گویان: برد پیت (بازرس دیوید میلز) / کوین اسپیسی (جان دو)

.

3 پاسخ

Subscribe to comments with RSS.

  1. مونالیزا said, on 2010/09/25 at 18:58

    این اونجاس که کوین اسپیسی زانو زده توی بیابونن؟؟؟فاحشه …یعنی زنه برد پیتو می گه…بود یعنی؟؟؟

    • بردیا.ب said, on 2010/09/25 at 20:04

      نه. منظورش همسر بازرس میلز نیست. منظورش اون مقتولی هست که بخاطر گناه Lust کشته شده. اصولا اگه یادت باشه فیلم بر اساس گناهکارانی که دانته دسته بندی کرده ساخته شده. حرفی که جان دو میزنه اینه که هیچ کدوم این مقتولین بی گناه نبودن. اون فاحشه ای هم که بخاطر گناه شهوت کشته شده از همون دست بوده.

  2. مونالیزا said, on 2010/09/25 at 22:41

    اه…این زنه رو خیلی بد کوشتونده بود.


بیان دیدگاه